( جامعه عید من امسال همین هست)

به قیمت ناله های شبانه به قیمت شکستن پهلوی مادر ( جامعه عید من امسال همین هست)


یاامام رئوف...



ای زائـــران ایــنـجــــا دخــیــــل غــــم بــبـنــدیـــد

 بـــر آســـتــانــش نـــدبـــه‌ی «آقــــا بـیــــا» را

رقیه جان تو ببخشا اگر صورت من نیلی نیست



تو ببخشا که اگر صورت من نیلی نیست...
پلک سالم دارم....
بازو و پهلوی من بی درد است...
لیک چشمانم اگر بهر تو گریان نشود نامرد است.....
رقیه جان تو ببخشا که اگر صورت من نیلی نیست...

یارقیه..


پایی نمانده است برایم؛ولی پدر...
 چون کم زند عدو کتکم،راه میروم ...
 از شرح رنج بعد تو،این نکته بس بود...
 دیوار میکند کمکم راه میروم ...


 یا بنت الحسین رقیه (س)


عاشق..

همه یا شب می میرن یا که روز

 اما

 مشتاق کربلای تو

 شبانه روز ...


 اللهم الرزقنا ...


 ح س ی ن


یاحسین..

بوی پیـ ـراهن ِ


 خونین ِ


 کسی می آیـــد . . .


شرح در عکس

هو النور...




غدیر بود...
رفتیم پیشانی ابوذر را ببوسیم و بگوییم: «برادر! عیدت مبارک» پیشانیش از آفتـاب ربذه سوخته بود...
به ابن سکیت گفتیم «علی» ... هیچ نگفت، نگاهمان کرد و گریست. زبانش را بریده بودند...
خواستیم دستهای میثم را بگیریم و بگوییم «سپاس خدای را که ما را از متمسّکین به ولایت امیرالمؤمنین قرار داد»، دستهایش را قطع کرده بودند...
گفتیم: «یک سیدی بیابیم و عیدی بگیریم»، سیّدی! کسی از بنی هاشم...
جسدهاشان درز لای دیوارها شده بود و چاه ها از حضور پیکرهای بی سرشان پُر!، زندانی دخمه های تـاریک بودند وغل های گران بر پا...
فقط همین نبود که میان بیابان بایستد، رفتگان را بخواند که برگردند و صبر کند تـا ماندگان برسند...
فقط همین نبود که منبری از جهاز شتران بسازد و بالا برود، صدایش کند و دستش را بالا بگیرد... فقط گفتن جمله کوتـاه «علی مولاست» نبود...
کار اصلاً اینقدرها ساده نبود...
فصل اتمام نعمت، فصل بلوغ رسالت... فصل سختی بود...
بیعت با «علی» مصافحه ای ساده نبود...
مصافحه با همه رنجهایی بود که برای ایستـادن پشت سر این واژه سه حرفی باید کشید، ایستـادن پشت سر واژه ای سه حرفی، که در حق، سخت گیر بود

ولادت امام هادی (ع)

سلام بر نور، بر روشنايي، بر دهمين خورشيد!
سلام بر تابناک‌ترين وديعه الهي در زمين، بر مجد و شرافت، بر پاکي و عزت!
سلام بر او که يادگار فضيلت و پارسايي، سخاوت و پاکيزگي بود!
ولادت امام علي النقي مبارك

جانم ارباب

افسران - جانم ارباب

کدام جمعه دعامستجاب خواهدشد؟؟


کدام جمعه، دعا مستجاب خواهد شد؟
 
مسیح عاطفه پا در رکاب خواهد شد
 
کدام جمعه ز عطر بهشتیِ گل یاس
 
بهار، غرق شمیم گلاب خواهد شد؟
 
کدام جمعه شود بخت عاشقان، بیدار؟
 
و چشم فتنه‌ی عالم به خواب خواهد شد
 
کدام جمعه، خدایا! ز فیض گریه‌ی شوق
 
بهار و باغ و چمن، کام‌یاب خواهد شد؟
 
کدام جمعه ـ بگو «یـا محـوّل الاحوال»! ـ
 
در آسمان و زمین، انقلاب خواهد شد؟
 
جمالِ روشن آن ماهِ پشتِ پرده‌ی غیب
 
کدام جمعه، برون از حجاب خواهد شد؟
 
کدام جمعه به خورشید می‌خورد پیوند؟
 
و بعد از این همه ابر، آفتاب خواهد شد
 
هزار جمعه دعای فرج به لب داریم
 
کدام جمعه، دعا مستجاب خواهد شد؟

دیوانه زنجیرى بین الحـــــرمینیم


ما سینه زنان رسم جنـــــون باب نمودیم

جان و سر خود هدیه به اربــــاب نمودیم

از عمق درون ناله و فریاد نمودیم

با سینه زدن زلزله ایجاد نمودیم

در حزب على اکبر و در خط حسینیم

دیوانه زنجیرى بین الحـــــرمینیم

دارد همه ی هستى ما بوى گل یاس

شد رهبر ما عشق خدا حضرت عباس

موسى که به سیناى صفا رفت ز ما بود

منصور که بر دار بلا رفت ز ما بود

عیسى که به بیمار شفا داد زما بود

یحیى که سر از بهر خدا داد ز ما بود

آرى همه عشـــاق ز ما بوده و هستند

پیمانه شکستند که پیمــــان نشکستند

مراسم اعیادشعبانیه

مراسم جشن اعیادشعبانیه هییت بین الحرمین بهابادازامشب تاشب نیمه شعبان درمنزل برادرعباس خدادادی واقع درمحله امام حسن عسکری برگزارمیگردد.

ولادت حضرت علی اکبر

خواهی که ببینی رخ پیغمبر را
 بنگر رخ زیبای علی اکبر را
 در منطق و خلق و خوی او می بینی
 با دیده ی جان محمدی دیگر را
 *میلاد شبیه ترین آینه ی پیغمبری مبارک*

ولادت مولودکعبه.

گفتم به دل امشب ز چه این شور و نواست                          از بهر چه مهتاب چنین غالیه ساست


بر بام فلک زهر چرا نغمه سر است                                      گفتا شب میلاد علی شیر خداست

 

فرحنده میلاد مولی الموحدین، امیرالمومنین، حیدر کرار، شیر خدا، مولود کعبه بر همگان مبارک.

 

زان سبب ماه رجب ماه خداست                             که اندر آن میلاد شاه لافتی ست


شد رخش از کعبه ظاهر، عقل گفت:                        چون که صد آمد نود هم پیش ماست